آسمانیها

کانون فرهنگی عاشورا (آسمانیها)

آسمانیها

کانون فرهنگی عاشورا (آسمانیها)

الهی

خداوندا! خود کردم و خود خریدم، آتش بر خود خود افروزانیدم، از دوستی آواز دادم، دل و جان فراناز دادم.

مهربانا! اکنون که در غرقابم، دستم گیر که گرم افتادم.

خداوندا! هرکس را آتش در دل است و این بیچاره را در جان، از آن است که هر کس را سروسامان است و این درویش بی سروسامان است، موجود نفس های جوانمردانی و حاضر دل های ذاکرانی، از نزدیک نشانت می دهند و برتر از آنی و از دورت می پندارند و نزدیکتر از جانی،

الهی! هرکس را امیدی، و امید رهی دیدار، رهی را بی دیدار نه به مزد حاجت است نه با بهشت کار، مرا تا باشد این درد نهانی، ترا جویم که درمانم تو دانی.

 

 

انتخاب درست

انتخاب درست

امام صادق(ع) رفقا را سه نوع مى‏داند:

1- کسى که مانند غذا به آن نیاز هست و آن «رفیق عاقل‏» است.

2- کسى که وجود او براى انسان به منزله بیمارى مزاحم و رنج‏آور است و آن «رفیق احمق‏» است.

3- کسى که وجودش به منزله داروى شفا بخش است و آن «رفیق روشن‏بین و اهل خرد» است. (2)

 

شیوه انتخاب دوست در نگاه پیشواى ششم، این گونه است:

«رفاقت، حدودى دارد، کسى که تمام آن حدود را دارا نیست، کامل ‏نیست، و آن کس که داراى هیچ یک از آن حدود نیست، اساساً دوست‏ نیست:

1- ظاهر و باطن رفیق، نسبت‏ به تو یکسان باشد.

2- زیبایى و آبروى تو را جمال خود بیند و نازیبایى تو را نازیبایى خود بداند.

3- دست‏ یافتن به مال یا رسیدن به مقام، روش دوستانه او را نسبت ‏به تو تغییر ندهد.

4- در زمینه رفاقت، از آنچه در اختیار دارد، نسبت‏ به تومضایقه ننماید.

5- تو را در مواقع گرفتارى و مصیبت ترک نگوید.» (3)

 

«دوست آینه تمام نماى دوست‏» است و دو دوست مثل دو دست‏اند که‏آلایش یکدیگر را مى‏شویند و به فرموده امام صادق(ع): «کسى که ‏بیند دوستش روش ناپسندى دارد و او را بازنگرداند، با آنکه توان‏آن را دارد، به او خیانت کرده است.» (4)

امام صادق(ع) ضمن تاکید فراوان به‏انتخاب دوست‏ خوب و پایدارى ‏در این دوستى، جوانان را از رفاقت ‏با نادان و احمق پرهیزمى‏دهد:

«کسى که از رفاقت‏ با احمق پرهیز نکند، تحت تاثیر کارهاى‏احمقانه وى قرار مى‏گیرد و اخلاقش همانند اخلاق ناپسند اومى‏شود.» (5)

در فرهنگ نورانى حدیثى ما، جوانان را از رفاقت ‏با «بدنامان‏» برحذر داشته، (6) آنان را به دورى از دوستان خائن و متجاوز وسخن چین ترغیب مى‏سازند، امام صادق(ع) مى‏فرماید:

«از سه طائفه مردم کناره‏گیرى کن و هرگز طرح دوستى و رفاقت ‏باآن مریز; خائن، ستمکار و سخن چین. زیرا کسى که براى تو به ‏دیگرى خیانت کند، روزى نیز به تو خیانت ‏خواهد کرد و کسى که ‏براى تو به دیگران ظلم و تجاوز کند، به تو نیز ظلم خواهد کرد وکسى که از دیگران نزد تو سخن چینى کند، علیه تو نیز نزد دیگران ‏نمامى خواهد نمود.» (7)

راه و «رسم رفاقت‏» در ثبات و پایدارى دوستى مؤثر است، گوشه‏اى‏از شیوه آن را در کلام امام صادق(ع) مى‏نگریم:

«کمترین حق آن است که:

دوست‏ بدارى براى او چیزى که براى خود دوست مى‏دارى. کراهت داشته‏ باشى در حق او، از آن‏چه براى خود کراهت دارى. از خشم اوبپرهیزى، به دنبال رضا وخشنودى او باشى. با جان و مال و زبان ودست و پایت او را کمک کنى. مراقب و راهنماى او و آیینه اوباشى. سوگندش را قبول کنى، دعوتش را اجابت نمایى، هرگاه بیمارشد، به عیادتش بروى و هرگاه فهمیدى حاجتى دارد، قبل از این که‏بگوید، آن را انجام دهى، و وى را ناگزیر نکنى که انجام کار رااز تو درخواست کند...» (8)

 

پی نوشت ها:

1- رابطه دوستى و محبت، احمد مطهرى، ص 58.

2- تحف العقول، ص‏223.

3- الامالى، شیخ صدوق، ص‏397.

4- سفینه‏البحار، ج 2، ص‏59.

5- مستدرک الوسایل، نورى، ج 2، ص 64.

6- وسایل الشیعه، ج‏3، ص‏206.

7- تحف العقول، ص‏326.

8- اصول کافى، ج 2، ص‏169.

 

وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) تسلیت باد

وفات حضرت فاطمه ی معصومه علیه السلام را به همه شما آسمانیها تسلیت عرض می نمایم

مظهر فضایل

 حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت  می شوند.

 

باغ بهشت

به دیوار و در این بیت توحید
بود این بارگاه خلد آذین
مزار حضرت معصومه اینجاست
چو اینجا شد چراغ عشق روشن
بُوَد این درگه از ابواب رحمت
که اشک عاشقان شد جویبارش
تو اى زائر به تعظیم شعائر
بیا اینجا به اشک خود وضو کن
بپا خیز و بخوان اذن دُخولش
به اذن حیدر و زهراى اطهر
قدم چون مى نهى داخل از این در
زند چون حلقه براین درگدائى
که: اى سائل! دعایت مستجاب است
بخواه از رحمت حق هر چه خواهى
«حسانا»، قم که دارُالمؤمنین است
  فروغ عترت و قرآن توان دید
حریم دخت هفتم خسرو دین
رضا را خواهر مظلومه اینجاست
به دلها این حرم شد پرتو افکن
در باغى است از باغ جنّت
نمى گردد خزان هرگز بهارش
ببوس این درگه پر نور وطاهر
بیا جان خود اینجا شست و شو کن
اجازت از خداگیر ورسولش
به اذن یازده معصوم دیگر
بگو بسم اللّه و اللّه اکبر
به گوش جان او آید ندائى
محبّ آل عصمت، کامیاب است
که بى حدّ است الطاف الهى
در ِباغ بهشت اندر زمین است

(حسان)

 

 

وای بر ما (۳)

سلام

خوب نشون دادین خوددون را مردم

این بود تمام جوانمردیدون

خوب خودتون را نشون دادین خوب..............

این بود رسم مسلمانی

این بود رسم از خود گذشتگی و ایثار

آره با شماهام شما مردم اصفهان،  شماهائی که تا فهمیدین آب شرب شهر اصفهان به علت مشکلی که پیش آمده قطع میشه هجوم آوردین به خرید آب معدنی مازاد بر نیازتان و انبار کردن آن ، فکر نکردین ممکنه دیگران هم نیاز داشته باشن

 خوب خودتون را نشون دادین خوب..............

آره با شما مغازه دارام شماهائی که تا موضوع را فهمیدین قیمت آب معدنی را 2 برابر کردین، شماهائی که به آشنایان قاچاقی آب می دادین و به دیگران می گفتین شرمنده تمام شد.

آره شما ها می خواستین یاران امام حسین باشین در کربلا ، هستین حتما هستین یعنی اگه شما که اینهمه جوانمردی و ایثاردارین نباشین پس کی باشه

شیوه های امر به معروف و نهی از منکر

شیوه های امر به معروف و نهی از منکر

 

1-   آگاهی بخشیدن : اطلاع رسانی و آگاهی بخشیدن در مورد خطرات و آسیبهای اعمال منکر که دامن گیر فرد و جامعه می شود

2- تدریجی : تربیت امر تدریجی است ، ناهیان از منکر باید در نهی از منکر اصل تدریج را مراعات کنند و از منکر مهمتر شروع کرده و در ادامه با بقیه منکرات بتدریج برخورد کنند . ( به صورت گام به گام )

3-    غیر مستقیم : بهترین و محترمانه ترین شیوه نصیحت است .

4-     شناخت موقعیت و شرایط مخاطب : ناصح باید با هر کس به اندازه ظرفیت اندیشه او صحبت کند و تمام شرایط زمانی و مکانی و روانی و اجتماعی را در نظر بگیرد تا کلامش بیشتر اثر نماید .

5-    تکرار و تلقین

6-   استفاده از هنرهای مختلف ، قصه ، سرود  و شعر

7-  از خوبیها هم بگویید : اگر نقاط مثبت فرد یا گروهی را پذیرفتیم و ستایش و احترام کردیم سپس از نکته منفی او نهی و انتقاد کردیم موفق خواهیم بود .

8-  تشویق و ترغیب

9-  بازسازی روانی « امید دادن » : گاهی انسان گنهکار خود را بدبخت و محروم می پندارد و با خود می گوید :

چون قامت ما برای غرق است    در کم  و زیاد  او چه فرق است

باید به او تذکر داد که یأس از گناهان کبیره است ، باید به او شخصیت داد ، گذشته های او را فراموش کرد و با تکریم و احترام ، شخصیت متزلزل فرد را بازسازی می نمائیم .

     10 شیوه تغافل : یکی از زمینه های انجام خلاف آن است که انسان احساس کند ، در جامعه آبرو و کرامت ندارد ، عذرش پذیرفته نمی شود و کسی به سخن او اعتنا نمی کند . در این صورت احساس حقارت و بی آبرویی او را به هرگناهی می کشاند .در برخورد با این انسان باید گاهی خود را به غفلت زد و تظاهر کرد . به این معنا که من متوجه خلاف تو نشدم . تا از این طریق کرامت و شخصیت افراد شکسته نشود .

     11 همه عیبها را یکجا نگوییم : مگر نمی دانید اسلام در مدت 23 سال دستورات خودش را به مردم اعلام کرد .

     12 شیوه ایجاد محبت : با بیان و یاد نعمتها والطاف الهی ابتدا اورا عاشق کند ، در آن صورت ، عاشق هم تسلیم انجام فرامین است .

    13 وعده ها و وعده ها : بیان وعده های اولیای خداست .

    14 آموزش را ساده نگوییم

    15 شیوه آسان سازی : به مردم بگوئید که انجام دادن معروف کار آسانی است .

    16 شیوه های الگوسازی : هم خودتان بارفتار پسندیده الگوی دیگران باشید هم با تقدیر و تشویق الگوهای شایسته زمینه جذب دیگران را فراهم آورید .

    17 بیان ثواب و عقاب

    18 هماهنگی و برنامه ریزی

    19 شناخت و قطع ریشه ها : هدف عمده را باید قطع ریشه دانست .

   20 جلب محبت و دوستی : محبت قوی ترین عامل جذب است و تأثیر گذاری شما بیشتر می گردد .[ کسانی که در بیانشان نوعی سنگینی است ، بهتر آن است که سخنگویی همراه خود ببرند . (قصص/34)]

   21 ارائه جایگزین

  22 تأکید بر نکات مورد اتفاق : در نصیحت باید در ابتدا از پرداختن به چیزهایی که بین ما و مخاطب مورد اختلاف است پرهیزکنیم ، بلکه باید نقاط مشترکی را که همه آنها مورد قبول طرفین است یا مورد قبول است برجسته کنیم تا سرانجام به نقاط اختلاف برسیم باید از مخاطب سؤالاتی کرد و از او جواب بیرون کشید . این در واقع نوعی اقرار گرفتن است .مثلا برای دعوت یک خانم بی حجاب می توان پرسید  اگر بخواهید برای برادرتان زن بگیرید از دختران متین انتخاب می کنید یا سبک سر ؟ و... سپس باید بر روی گفته های او تأ کید کرد .

   23 فصاحت و بلاغت

    24 تذکر خصوصی

    25 از بین بردن زمینه ها : مثلا ایجاد اشتغال و پر کردن اوغات فراغت .

     26 ساده گویی

     27 پرهیز از شوخی و تحقیر

    28 مختصر و مفید گویی

    29- کسانی در امر به معروف موفق ترند که خودشان صفات برجسته ای داشته باشند و اهل توبه و سجده و رکوع و قیام باشند (توبه/112)

   30- این افراد هرگز نباید توقع مادی از مردم داشته باشند .( هود/29)

    31- نباید به خاطر جذب بیگانگان ، نیروهای خود را از دست بدهند .( هود/30)

    32- در گفتار متانت داشته باشند . [ کلمات حق و دلپسند باشد ( فاطر/10 ) ]     

    33- سخن منطقی باشد .

    34- نهی از منکر ، حربه به دست دشمن نباشد . باید طوری عمل کنیم که خود و جامعة خود را دشمن شاد نکنیم .  

     35- میانه روی : مسلمان باید در امر و نهی میانه رو باشد و از هرگونه خود کم بینی و ضعف و یا خشونت و تندروی بپرهیزد .   ( وسائل/جلد11)

مناجات

مناجات

آمدم امشب دهی بر من پناه،

                                         رو سپیدی کن عطا، من رو سیاه

آمدم تا که سبک بالم کنی

                                           لحضه ای لایق به دیدارم کنی

آمدم از نو مسلمانم کنی

                                         را سائله رفتار سلمانم کنی

آمدم شاید کمی بهتر شوم

                                         در صداقت پیرو بوذز شوم

آمدم از لطف امدادم کنی

                                       شیعه ایمان مقدادم کنی

آمدن تا اینکه قرانی شوم

                                     مثل فِضه پاکُ نورانی شوم

آمدم تا لطفِ خود سازی تمام

                                         از دلم بیرون کنی رجسو حرام

آمدم تا یار را راضی کنم

                                      حضرت دلدار را راضی کنم

وای اگر عاقم کند صاحب الزمان

 

                                          میشوم خُسران زده در دو جهان

خدایا من ز حق الناس غافل مانده ام

                                                 زان سبب عمریست در گِل مانده ام

دِین مردم مانده بر گردن مرا

                                                 رحمتی تا که کنی ایمن مرا

کرده ام توجیه کار خویش را

                                                 داده ام آزار یار خویش را

شد رذائل جمع در من ای خدا    وای بر  من وای بر من ای خدا

گرچه باشد غفلت من بی حساب

 هست امید دلم طفل رباب

نام این باب الحوائج دل گشاست

دستهایه کوچکش مشگل گشاست

((بنده گنهکار))