آسمانیها

کانون فرهنگی عاشورا (آسمانیها)

آسمانیها

کانون فرهنگی عاشورا (آسمانیها)

تلنگور


گر در ره شهوت و هوی خواهی رفت     

از من خبرت که بینوا خواهی رفت

                                

بنگربکجایی ز کجا آمده ای    

میدان که چه می کنی کجا خواهی رفت

 

مردم و عیوب دیگران

مردم و عیوب دیگران 

 

گروهی همچون مگس ، فقط نقاط منفی را می بینند .  


گروهی همچون پروانه ، فقط نقاط مثبت را می بینند .  


گروهی همچون آینه صفتند . که هم مثبتها را می بینند و هم نقاط منفی را 

سیزده رجب بود.

خورشید آرام آرام خود را از پشت کوه ابو قبیس بالا کشید.
نور کم فروغ خویش را روانه مکه، زیستگاه دیرین مردان خدا کرد.
کوچه ها شلوغ تر از هر روز به نظر می رسید.
اطراف کعبه ازدحام چشمگیری بود.
خورشید باز هم بالاتر آمد. اینک تکاپو و رفت و آمد غیر معمول مکه، کاملا جلب نظر می کرد. هر کس از خانه خارج می شد، یک راست به طرف کعبه می رفت.
اطراف مکه لحظه به لحظه شلوغ تر می شد.
این همه مردم، صبح اول وقت، به یقین برای طواف از خانه خارج نشده اند.
عده ای رنگ به چهره نداشتند.
تعدادی از زنان بنی هاشم، هراسان به کعبه می نگریستند. چند نفر به طرف در ورودی کعبه رفتند.
خدمتگزاران مسجدالاحرام از این در وارد کعبه می شدند و خانه را نظافت می کردند.
تلاششان برای ورود به کعبه بی نتیجه ماند.
یکی گفت: سه روز است که تلاش می کنیم این در را باز کنیم.
مردی گفت: تا به حال نه چنین چیزی دیده و نه شنیده ام.
شما را به خدا به این شکاف نگاه کنید!
دیوار شکاف خورده!
از هم باز شده!
یکی را در خود جای داده!
بعد هم دوباره بسته شده!
جوانی با صدای بلند فریاد کشید.
این کعبه است.
خانه خداست.
معمار آن آدم صفی و ابراهیم خلیل بوده.
آجرهایش با دستان اسماعیل ذبیح آشناست.
زمینش بدن انبیای بزرگ خدا را، در آغوش گرفته.
چگونه می شود سه روز، زن بارداری را در خود جای دهد؟
پیرمرد گفت:
من و دوستانم با چشمان خود دیدیم! ما چند نفر کنار کعبه حرف می زدیم، فاطمه بنت اسد وارد شد. به سختی راه می رفت. از درد به خود می پیچید. مقابل کعبه ایستاد، دست هایش رو به آسمان بود و مناجات می کرد.
نزدیک شدم ببینم با این حال زار برای چه اینجا آمده؟ حضرت علی علیه السلام
با خدا چه کار دارد؟ شنیدم می گفت:
پروردگارا!
من به تو و به هر پیامبری که فرستادی، ایمان آورده ام.
هر کتابی که نازل کردی باور دارم.
گفته های جدم ابراهیم علیه السلام را تصدیق می کنم.
پیرمرد توضیح داد: می دانید که فاطمه بنت اسد، از نوادگان اسماعیل است.
بعد گفت: از تو می خواهم که به حق خانه ات و به حق فرزندی که همراه دارم.
- او که با من سخن می گوید و مونس من است و یقین دارم یکی از آیات عظمت توست - ولادت او را بر من آسان کنی.
تا این سخنان از دهان او خارج شد ناگهان دیوار کعبه شکاف برداشت! شکاف کاملاً باز شد.
به حدی که یک نفر بتواند به راحتی از آن رد شود. بعد هم او وارد شد و لبه های شکاف به هم رسید. اینک سه روز است داخل کعبه است.
در همین گیر و دار چشم ها به طرفی برگشت. مردی با چهره ای جذاب وارد مسجدالحرام شد. لبخند دل نشینی بر لب داشت.
از همان دور که می آمد، به شکاف کعبه خیره شده بود؛ همان جایی که سه روز قبل باز شده بود و زن بارداری را در آغوش گرفته بود.
جمعیت اطراف کعبه افزوده شده بود و همگی متوجه مرد تازه وارد بودند او کیست؟ ابوطالب است! همسر فاطمه بنت اسد، که اینک در کعبه است.
ابوطالب در مکه از احترام فراوانی برخوردار بود و بزرگ خانه خدا محسوب می شد. در کارهای مهم، حرف، همیشه حرف او بود. پدرش عبدالمطلب نیز این گونه بود؛ همان که در داستان ابرهه و اصحاب فیل، شایستگی فراوانی از خود نشان داد.
ابوطالب نزدیک شد. مردم به احترام او کمی عقب ایستادند. کسانی که در اطراف نشسته بودند تمام قامت ایستادند. نزدیک شد و تا نزدیکی شکاف رفت. خدای بزرگ! این فرزند کیست که خانه خدا این گونه پذیرای مام اوست؟                           

                                                                               (با تشکر از سایت www.13rajab.ir)

یا علی

 

 

یاعلی یعنی کلام کاف ونون

یاعلی یعنی سرود عشق وخون

یاعلی یعنی که ذوالقرنین ما

یاعلی یعنی که صد صفین ما

یاعلی یعنی تمام چشمه ها

یاعلی یعنی که آب تشنه ها

یاعلی یعنی نگین هر نگین

یاعلی یعنی امام متقین

یاعلی یعنی کتاب وحشر ونشر

یاعلی یعنی حساب وروز حشر

یاعلی یعنی که در جنب خدا

یاعلی دست ودل وقلب خدا

یاعلی یعنی که موقف در معاد

یاعلی یعنی حق وهم عدل وداد

یاعلی یعنی که علم هرکتاب

یاعلی یعنی که نور وآفتاب

یاعلی یعنی که آدم در زمین

یاعلی یعنی که که نوح اولین

یاعلی یعنی خلیل ونار او

یاعلی موسی وهم آن یاراو

یاعلی یعنی که فاتح درجهان

یاعلی یعنی که ابروبرق آن

اعلی یعنی طراوت در بهار

یاعلی یعنی شکوه بیشه زار

یاعلی یعنی که شهد میوه ها

یاعلی یعنی تمام شیوه ها

یاعلی جریان رود وآبها

یاعلی یعنی سازنده گردابها

یاعلی افشان کن برگ گیاه

یاعلی یعنی ویران کن ارک تباه

یاعلی یعنی فراز آسمان

یاعلی یعنی کلام عاشقان

یاعلی یعنی قسیم هر بهشت

یاعلی یعنی عذاب هرکه زشت

یاعلی یعنی که حجت برزمین

یاعلی یعنی تمام وکل دین

یاعلی یعنی قیام وقسط وعدل

یاعلی یعنی چاه وطناب وآب وسطل

یاعلی یعنی جنبنده ارض وسما

یاعلی کوبنده قوم دغا

یاعلی یعنی زمین را راجفه

یاعلی یعنی زمان را رادفه

یاعلی فریاد هنگام بعوث

یاعلی سوزنده نسر ویغوث

یاعلی یعنی که ضد هر دروغ

یاعلی یعنی ضیاء هر فروغ

یاعلی یعنی الف هم لام و میم

یاعلی یعنی که درهر دل مقیم

یاعلی یعنی که اسماء جلیل

یاعلی یعنی که دشمنها ذلیل

یاعلی یعنی همان نور شجر

یاعلی یعنی که موسی نوحه گر

یاعلی یعنی فرود کاخها

یاعلی یعنی فراز کوخها

یاعلی یعنی فرمان برپا از قبور

یاعلی یعنی پیام هر زبور

یاعلی یعنی سخنگویی به حق

یاعلی یعنی علیجویی به حق

یا رب


در خلوت یار

معبود من! به مسجد، سجده گاه عاشقان و سر بر آستان نهادگان و خانه امن و آرامش تو آمده ام! مکانی که پروازها از آن سر گرفته و محل نزول فرشتگان و مجمع عاشقان و محفل کروبیان است. بدان امید آمده ام که در کنار دوستان و مقربان قرار گیرم تا شاید گوشه چشمت بر من گنه کار افتد.


پیام اعتکاف، به یاد خدا زیستن است. اعتکاف گشت و گذاری است در کوچه پس کوچه های درون و گشتن در دنیای تو در توی دل و شناختن خود و مجاهده با نفس. روزهای اعتکاف، روزهای انس با پروردگار و بریدن از غیر و پیوستن به یار است. اعتکاف، هجرتی درونی برای سیر در دنیای باطن و مروری بر نفسیات خویش است تا گام تهذیب برداریم و کام بندگی برگیریم. ایام اعتکاف، اهل عبادت را عید حضور است و اهل غفلت را روزنه ای به سوی نور.