الهم عجل لولیک الفرج
خدا کند که بیایی
تو نور غیب نمایی
خدا کند که بیایی
به دیده ها همه نوری
به سینه ها تو سروری
به دردها تو دوایی
خدا کند که بیایی
خدا کند که بیایی
تو نور غیب نمایی
خدا کند که بیایی
به دیده ها همه نوری
به سینه ها تو سروری
به دردها تو دوایی
خدا کند که بیایی
اما با خاطراتت همیشه هستم
خدایا : خطا از من است، میدانم از من که سالهاست گفته ام " ایاک نعبد " اما به دیگران دلسپرده ام از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین " اما به دیگران تکیه کرده ام !!! اما تو رهایم نکن ...
عجب شبی بود...
دوست دارم برای تحویل سال برم مزار شهدای گمنام....
دوست دارم خودمو و همسر مهربانم و نفسم نازنین زهرا را بیمه ی شهدای گمنام کنم..
خدایا امسال را سالی خوب و با ازمایشاتی قابل تحمل برایمان بگردان
آمین یا رب العالمین
بی غیرتی ازجمله صفات رذیلهای است که در زمان ما نسل بشر را بیش از پیش به چالش کشیده و استعمارگران و سرمایهدارن و قدرتهای سلطهگر دست در دست هم در پی ترویج و اشاعه آن هستند تا ملتها را از داخل تهی کرده، روح مردانگی و آزادیخواهی را در آنها منسوخ سازند تا هر چه بیشتر و آسانتر بتوانندا امیال و خواسته های پلید خود را در جهان کنونی پیاده کنند. تعریف بی غیرتی غیرت و حمیت در لغت، شدت حرارت و علاقه و تعصّبی است که از لطافت باطن سرچشمه گرفته و در دفاع از حریم شخصی بکار میرود[1] و در اصطلاح علمای اخلاق عبارت است از سعى در محافظت آنچه نگاهبانى آن لازم است؛ از دین و آبرو و شرف و ناموس و اموال و اولاد که نتيجه شجاعت و بزرگى و قوّت نفس است و از ملكات شريف و نقاط قوت شخص به حساب میآید و مردانگى به آن تحقّق یافته، فاقد و بی مایه از آن، از جرگه مردان به دور است.[2] بنابراین غیرت و حمیت را از آن رو به این نام نهادهاند که به هنگام دفاع از حریم خصوصی خود در مقابل مهاجم و تعرض کننده، فشار خون و حرارت بدنی شخص بالا رفته در مقام دفاع برمیآید. با توجه به مطالبی که دربارۀ غیرت گفته شد معنا و مفهوم بیغیرتی آشکار میشود که عبارت است از كوتاهى و اهمال در محافظت از آنچه نگاهبانى آن لازم است، از دين و عرض (ناموس و آبرو) و اولاد و اموال، که آن هم از نتايج كوچكى و ضعف نفس است که از مهلكات بزرگ به شمار مىرود و گاه به ديّوثى و قيادت منجر مىشود.[3] بی غیرتی از منظر سنت انبیاء و اولیاء که پرچمداران راهنمایی انسان هستند از این مسأله مهم که مفاسد و تبعات ویرانگری هم برای نظام خانواده و هم برای اجتماع در پی دارد غافل نبوده، به مقابله با آن پرداختهاند. در ذیل به نمونههایی از آن اشاره میکنیم: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرموده است: «دل مرد بىغيرت، وارونه و سر بهزیر است»[4] (به این معنا که برخلاف خوى انسانى است). امير المؤمنين عليه السّلام هم (هنگامىكه در عراق بودند) فرمودند: «اى اهل عراق شنيدهام كه زنان شما در راهها با مردان برخورد مىكنند (و در جاى شلوغ به يكديگر شانه مىزنند كه راه بدهند) آيا شرم نمىكنيد؟»[5] حال چه باید گفت در مورد اتفاقاتی که در جامعه بشری به وقوع پیوسته است و گروههایی با نامها و عناوین فریبنده همچون فمنیسم و دفاع از حقوق زنان، خانمها و نوامیس مردم را به انواع حیلهها و ترفندها به انظار عمومی فراخوانده آنها را در میان مردان و جامعهای مسموم رها میکنند تا دستان پلید عدهای سودجو یا هوسران یا افرادی جاهل و غافل به بهره کشی از این مخلوقات لطیف و وزنههای مؤثر اجتماع پرداخته، کیان خانواده را سست کنند و با شعارهای پوچ و دهان پُرکن، آبرو و حیثیت و قداست آنها را به باد اشتباهات خود دهند و گاهی با دادن اعلامیهها و بیانیههایی سعی در موجه جلوه دادن چهرۀ زشت و سودجوی خود برآیند؛ از وجدانهای بیدار که به غبار ندانم کاریها آلوده نشدهاند میپرسیم آیا این امور با تعالیم اسلامی که زن را ریحانه حساب میکند نه پهلوان[6]، سازگار است؟ عوامل بی غیرتی از جمله علل اصلی این صفت خبیثه، خود کمبینی و ضعف نفس است که نفس را یارای دفاع و حمایت از آنچه که شرع و عرف پشتیبانی و نگهبانی از آن را بر وی واجب و ضروری شمرده است ندارد و در این حالت است که قوه غضبیه که به عنوان پاسبان انسان به او ارزانی شده است از حالت عادی خود خارج شده، راه تفریط را میپیماید.[7] علت دیگر، مشغول شدن به ترانهها و موسیقیهای حرام و مبتذل میباشد که مرد را بیغیرت و زن را بیحیا می کند،[8]این مطلب با اندک توجه به چنین افرادی کاملاً مشهود و ملموس است که پیش چشمان اینان با نوامیسشان شوخی و احیاناً بیعفتی میکنند، اما دریغ از رگ غیرتی که در این افراد به حرکت درآید. ایشان بی غیرتی را به جایی میرسانند که به جای ناراحتی ابراز خوشنودی کرده و به آن تشویق میکنند و فریاد تمدن و فرهنگ مأبی سر میدهند و متأسفانه گاهی دیده میشود که زنان و دختران پاک مسلمان در اثر خود کمبینی و احساس حقارت پوشالی که در برابر غربیها و خارجیها در خود احساس میکنند بدون فکر و اندیشه و به صرف تقلید کورکورانه، طوق نحس پیروی از آنها را بر گردن آویخته، عنان اختیار خویش را به دستان نالایق آن بیخبران میدهند. انواع غیرت غیرت بر دو گونه است: غیرت پسندیده که تعریفش گذشت، اما غیرت ناپسند جایی است که به حدّ افراط برسد و مرد را نسبت به اهل خود بدگمان سازد به طورى كه بر او سخت و تنگ بگيرد و درصدد تجسّس در مسائل نهانى و درونى وی برآيد. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم «از پىگيرى مسائل پنهانى زنان و سختگيرى و اذيّت رسانيدن به آنان» نهى فرموده است، آنجا که میفرماید: «زن مانند استخوان كج دنده است، اگر بخواهى راستش بكنى مىشكند».[9] و نيز فرمود: «بعضى از انواع غيرت است كه خدا و رسولش آن را دشمن دارند و آن اين است كه مرد بىجهت و نابجا بر اهل خود غيرت نمايد».[10] و امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: «غيرت زياد بر زن منما كه هدف بدگمانى تو قرار گيرد». و نيز در نامه خود به حضرت امام حسن عليه السّلام فرمود: «اگر از همسران خود ناروا دیدی پس بر بزرگ و کوچک آنها نگهبان قرار ده و بپرهیز از آن که پی در پی آنها را سرزنش کنی که بر گناه حریص و نکوهش را خوار سازد»[11] مبالغه در تفحّص و تفتيش سزاوار نيست، زيرا اين كار از بدگمانى كه از آن نهى شدهايم خالى نخواهد بود و بعضى از گمانها گناه است.[12] انسانها در برابر نعمتهایی که به آنها داده شده است تکالیفی دارند که وظیفه انسان در برابر دین و آبرو و اهل و عیال و اموال خود پشتیبانی از آنهاست و کوتاهی واهمال در قبالشان (بی غیرتی) نتایج وخیمی برای خود و خانواده و هم برای اجتماع در پی دارد. [1] ـ مصطفوی،شیخ حسن،التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،چاپ اول، 1416ق،لغت «حمی» [2] ـ نراقی،ملااحمد،معراج السعاده،انتشارات هجرت،چاپ پنجم،1377ش،ص221 [3] ـ نراقی،ملامهدی،جامع السعادات،تعلیق و تصحیح سید محمد کلانتر،مؤسسه الأعلمی للمطبوعات بیروت،چاپ چهارم،ج1،ص301 [4] ـ شیخ حر عاملی؛وسایل الشیعه،نشر مؤسسه آل البیت قم،1409ق،ج20،ص153،ح25284 [5] ـ علامه مجلسی،محمد باقر،بحارالأنوار،مؤسسه الوفاء،1403ق،ج79،ص115،ح7 [6] ـ سید رضی،نهج البلاغه،تصحيح صبحي صالح،نشر دار الأسوه للطباعه و النشر،چاپ اول،1415ق،نامه 31،ص555 [7] ـ نراقى، ملا مهدى؛ جامع السعادات، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت، چاپ : چهارم،: تصحيح و تعليق، سيد محمد كلانتر،ج1،ص301 [8] ـ کلینی،یعقوب؛ کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،،ج5،ص536 [9] ـ علامه مجلسی،محمد باقر؛بحارالأنوار،المکتبة الإسلامیة،چاپ دوم،1405ق، ،ج22،ص452،باب12 [10] ـ نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش،ص224به نقل از سنن دارمی ج2،ص149 [11] ـ عبد الواحد آمدي؛غررالحكم و دررالكلم،ترجمه محمد علي انصاري،تصحيح مهدي انصاري قمي،نشر مؤسسه انتشاراتي امام عصر(ع)،چاپ دوم،1384ش،ص302،ح3743 [12] ـ حجرات آیۀ12:«إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» 3.5/5 - (2) 1393/03/25 كنگره بين المللي علوم انساني اسلامي دانشگاه علامه طباطبايي پايگاه اطلاع رساني پژوهشكده دانشگاه شيخ بهايي دانشگاه اصفهان دانشگاه تربيت مدرس دانشكده علوم حديث دانشگاه تبريز دانشگاه باقرالعلوم(ع) دانشگاه گلستان دانشگاه تربيت معلم سبزوار سايت واعظون پايگاه فرهيختگان تمدن شيعي فرهنگ نامه تاريخ زندگاني پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) بسم الله الرحمن الرحيم فرهنگنامهي تاريخ زندگاني پيامبر اعظم(ص) منشر شد در راستاي ... Email:pajoohe_b@yahoo.com صفحه اصلی | اخبار | مصاحبه | پند و اندرز | نامه های اخلاقی | مقالات پژوهشکده | مقالات نشریات | پژوهشها | دوره های آموزشی | فرهنگ علوم اسلامی و انسانی | پرسش و پاسخ | چند رسانه ای | Powered By vwideas