امام یک دُرّ قیمتی در عالم هستی است و برای یافتن این دُرّ باید تلاش اساسی بکنیم، همه حقیقت هر انسانی در رابطه با امام(عج) محقق
میشود. ارتباط منِ شما با تن شما چگونه است؟ میگویید: من با چشمم
میبینم، من با گوشم میشنوم، پس آن بیننده و شنوندة اصلی «منِ» شما است،
چشم و گوش به نور منِ شما، شنوایی و بینایی دارند. اعضاء تن شما، خود شما
نیستند، تن شما در موقع خواب، در رختخواب است، ولی خودتان که همان من شما
است، خواب میبینید، پس معلوم است که خودتان غیر از تنتان هستید. ولی تن
شما در قبضة من شما است و آن مَنْ همه جای بدن شما هست، و به جهت
تواناییهای آن مَن است که شما با چشم میبینید و با گوش میشنوید، دست
شما را «مَنِ» شما تکان میدهد. مَنِ شما همه جای تن شما هست و اصل و اساس
همه شعور و ادراک شما «مَن» شما است نه تن شما، چون همه ادراکات به آن
برمیگردد. به همین شکل همه انسانیتِ شما به انسان کامل برمیگردد و نحوه
حضور آن حضرت در عالَم انسانی، مثل نحوه حضور «مَن» شما در تن شما است، و
همانطور که چشم و گوش بدون حضور «مَن» کالبد بیجانی بیش نیستند، عدم
حضور انسانیت در جان انسانها، در واقع موجب میشود که ما کالبدی انسانی
باشیم، بدون داشتن حقیقت انسانیت، مثل کالبد چشم، بدون نور رؤیت. از طرفی
همه حقیقت عالم، جهت انسانیت انسان به وجود آمده است،[1]
پس انسان کامل که حقیقت انسانیت و بنیاد انسانیت هر انسانی است، اصل عالم
و قطب دایرة عالم امکان است، و لذا هر حقیقتی نزد امام زمان(عج)است؛ هرکس
به اندازهای که به امام زمان(عج) نزدیک است، از حقیقت بهرهمند است، و
گرنه گرفتار وَهم و خیال است. اگر تأمل بفرمایید، موضوع فوقالعاده دقیق و
روشنی است و لذا تصدیق خواهید کرد که زیارات ما عبادت است، به واسطة همان
توجهی که باید به مقام انسان کامل انداخت. اگر کمی آماده باشیم، پس از
توجه قلب به آن مقام، حقیقت آن حضرت را به راحتی تصدیق میکنیم و به لطف
الهی قلب به رؤیت آن مقام مفتخر میگردد.
(استاد طاهرزاده)
[1]- قرآن در آیه 29 سوره بقره میفرماید: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً»؛ یعنی همه آنچه را خداوند در زمین خلق کرد، برای شما انسانها بود
خدایا من چگونه ماءیوس شوم از اینکه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم در صورتى که در دوران زندگیم جز به نیکى سرپرستیم نکردى خدایا سرپرستى کن کار مرا چنانچه تو شایسته آنى و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکارى هستم که نادانیش سراپا او را فراگرفته.
خدایا براستى تو گناهانى را در دنیا بر من پوشاندى که من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم (در دنیا پوشاندى ) با اینکه آشکارش نکردى براى هیچیک از بندگان شایسته ات اى خدا پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن خدایا جود و بخششت آرزویم را گستاخ کرده و گذشت تو برتر است از عمل من.
خدایا مرا در آن روزى که میان بندگانت داورى کنى به دیدارت مسرور ساز خدایا عذرخواهى من به درگاهت عذرخواهى کسى است که بى نیاز نشده از پذیرفتن عذرش پس عذر مرا بپذیر اى بزرگوارترین کسى که گنهکاران به درگاهش معذرت خواهى کنند.
خدایا حاجتم را بازمگردان و طمعم را به نومیدى مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرما خدایا اگر خوارى مرا خواسته بودى راهنمائیم نمى کردى و اگر رسوائیم را مى خواستى تندرستیم نمى دادى خدایا گمان ندارم که مرا بازگردانى در مورد حاجتى که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپرى کردم .
خدایا ستایش خاص تو است ستایش ابدى جاویدان همیشگى که فزون شود ولى کم نگردد بدان نحو که دوست دارى و خوشنود شوى خدایا اگر مرا به جنایتم مأخوذ دارى من هم تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهم بگیرى من هم تو را به آمرزشت بگیرم و اگر به دوزخم ببرى بدوزخیان اعلام مى کنم که من تو را دوست دارم.
خدایا اگر عمل من در جنب اطاعت تو کوچک است ولى آرزویم در کنار امید تو بزرگ است خدایا چگونه من از پیش تو محروم برگردم با اینکه چنان حسن ظنى من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده با نجات بازم خواهى گرداند .
خدایا من عمرم را در حرص غفلت از تو سپرى کردم و جوانیم را در مستى دورى از تو از بین بردم و از اینرو خدایا بیدار نشدم در آن روزگارى که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو متمایل گشته بودم خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام که در برابرت ایستاده و به وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم.
اگر خورشید از چشم ما پنهان است ،تقصیر ابرها نیست، چشمان ما باران نخورده است