صفات متقین
۱- بی نیازند در عین فقر.
2- در اوج مشکلات صبورند.
3- دنبال روزی حلالند.
4- وظایف خود را از روی شوق و علاقه انجام می دهند.
5- چشم داشتی به مال دنیا ندارند.
6- ترسان از آنند که مبادا اعمالشان مورد قبول حق قرارنگیرد.
7- در همه حال از یاد خدا غافل نمی شوند.
8- با نفس خود مبارزه می کنند.
9- خرسندی او در چیزی است که زوال ندارد و آن انس و محبت با خداست.
10- به امور دنیا زهد می ورزند.
شناخت و مراعات حقوق دیگران
پیامبر اکرم ( صلوات ا... علیه ) می فرمایند :
مؤمن هفت حق بر گردن مؤمن دارد که از سوی خدا واجب شده است :
1 ) در پیش رو احترامش کند .
2 ) در دل ، محبت او را دا شته باشد .
3 ) در مال خود ، مواسات نسبت به او داشته باشد .
4 ) غیبت او را حرام شمارد .
5 ) هنگام بیماری به عیادتش برود .
6 ) پس از مرگ ، در تشییع جنازۀ او شرکت کند .
7 ) پس از فوت او ، درباره اش جز خیر و نیکی نگوید .
« بحار الانوار ، ج 104 ، ص 38 »
من و تو در کجا ایستاده ایم ؟ آیا مؤمن هستیم ؟ آیا رعایت حق دیگران را زیبا می دانیم ؟ اصلاً چه کار باید انجام دهیم ؟می خواهیم چه کنیم ؟ بیایید فقط و فقط هر چه آنان می گویند را انجام دهیم ، همه چی درست می شود .
زین ماتمى که چشم ملایک ز خون، ترست گویا عزاى صادق آل پیمبرست
یا رب چه روى داده، کزین سوگ جانگداز خلقى پریش خاطر و دلها پر آذرست
مُلک و مَلَک به ناله و افغان و اشک و آه چون داغدار، حضرت موسى بن جعفرست
خون مىرود ز فرط غم از چشم شیعیان زیرا که قلب عالم امکان مکدَّرست
منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین امّا به خُلد، غمزده زهراى اطهرست
او گرچه کشت خسرو دین را ولى به دهر نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست
تن در نداد بر ستم و این کلام نغز بر پیروان حقّ و عدالت مقرّرست
آزادْمرد، تن به زبونى نمىدهد مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست
تنها نه اشکبارْ چشم «صفا» زین عزا بود دلهاى شیعیان همه از غم مکدّرست
على سهرابى تویسرکانى
1- مرحوم قطب الدّین راوندى روایت کرده است:
روزى از امام جعفر صادق علیه السلام سؤال کردند: روزگار خود را چگونه سپرى مىفرمائى؟
حضرت در جواب فرمود: عمر خویش را بر چهار پایه و رکن اساسى سپرى مىنمایم:
مىدانم آنچه که روزى براى من مقدّر شده است، به من خواهد رسید و نصیب دیگرى نمىگردد.
مىدانم داراى وظائف و مسئولیّتهائى هستم، که غیر از خودم کسى توان انجام آنها را ندارد.
مىدانم مرا مرگ در مىیابد و ناگهان بدون خبر قبلى مرا مىرباید؛ پس باید هر لحظه آماده مرگ باشم.
و مىدانم خداى متعال بر تمام امور و حالات من آگاه و شاهد است و باید مواظب اعمال و حرکات خود باشم.
۲ - در روایات متعدّدى وارد شده است:
هرگاه که امام جعفر صادق علیه السلام در باغستان و مزرعه، بیل در دست داشته و مشغول کشاورزى و کارگرى مىبود؛ و اصحاب و دوستان، حضرت را با آن حالت مشاهده مى کردند، عرضه مىداشتند: یابن رسول الله! چرا در این موقعیت خود را به زحمت انداختهاید؟!
اجازه فرمائید تا ما کمک کنیم و شما استراحت نمائید؟
حضرت در جواب مىفرمود: مرا به حال خود وا گذارید، من علاقهمندم که خداوند مرا در حالتى مشاهده نماید که با دست خود زحمت مىکشم و کار مىکنم و جسم خود را براى به دست آوردن روزى حلال به زحمت و مشقّت انداختهام.
3- بعضى از بزرگان همانند مرحوم إربلى حکیت کردهاند:
روزى مگسى بر صورت منصور دوانیقى نشست و منصور با دست خود آن را دور ساخت، مگس بار دیگر برگشت و بر همان جاى اول نشست و باز منصور آن را دور کرد.
و این کار چند مرتبه تکرار شد تا آن که منصور به خشم آمد، در همان حال، امام جعفر صادق علیهالسلام وارد شد.
منصور گفت: یابن رسول الله! خداوند متعال براى چه مگس را آفریده است؟
حضرت در پاسخ فرمود: براى آن که به وسیله آن، جبّاران را ذلیل و متواضع گرداند.