روز بیست و پنجم ذیقعده، همزمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیهالسلام حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهماالسلام به دنیا آمدهاند. همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده است. نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد
"دَحو" به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلیاش تفسیر کردهاند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آبها، به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند. از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستیها و بلندیها یا شیبهای تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و درهها گستردند. اندک اندک زمینهایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدن، دَحو الارض نامگذاری میشود .
زمین، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است، که با تمام کوهها، دریاها، درّهها، جنگلها، چشمهها، رودخانهها، معادن و منابع گرانبهایش، نشانهای از نشانههای آفریدگار به شمار میآید که آن را گسترانیده است. روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژهای دارد؛ از جمله :
1- روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد .
2- احیا و شبزندهداری شب دحوالارض که برابر با یکسال عبادت است .
3-ذکر و دعا .
4-انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن .
و آن دو رکعت است بعد از نماز صبح: در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره " و الشمس " بخواند و بعد از سلام نماز بخواند " لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم " و بعد از آن دعا کند و دعای ذکر شده در مفاتیح الجنان را بخواند
ببوسم خاک پاک جمکران را تجلی خانه پیغمبران را، مرا از قم به مشهد راه دور است اگر چه خواهرت سنگ صبور است فدای عصمت معصومه گردم که ایوانش سراپا غرق نور است. مرغ دلم راهی قم میشو د در حرم امن تو گم میشود عمه سادات سلام علیک، روح عبادات سلام علیک،
کوثر نوری به کویر قم، آب حیات دل این مردمی، عمه سادات بگو کیستی فاطمه یا زینب ثانیستی از سفر کربلا آمدی یا که به دنبال رضا آمدی، من چه کنم شعله داغ تو را ، درد و غم شاه چراغ تو را ، کاش شبی مست حضورم کنی، باخبر از وقت ظهورم کنی، کاش جارو کشی صحن نصیبم میشد، دل من خادم مولای قریبم میشد میدونی میخوام چیکار کنم میدونی میخوام کجا برم میخوام برای کفترا یه خورده گندم ببرم اونجا که گنبدش طلاست با کفتراش پر بزنم. دوسش دارم امامه در خونشو در بزنم بعضی شبا توخونمون بابام به مادرم میگه میخوام برم امام رضا به خدا دلم تنگه دیگه میخوام برم امام رضا به خدا دلم تنگه، بابام میگه امام رضا مریضا رو شفا میده، دوای درد مردمو از طرف خدا میده ، میخوام برم به مشهد و یه هفته اونجا بمونم توحرم امام رضا، نماز حاجت بخونم بهش بگم امام رضا مریضا رو شفا بده دوای درد مردمو از طرف خدا بده