آسمانیها

کانون فرهنگی عاشورا (آسمانیها)

آسمانیها

کانون فرهنگی عاشورا (آسمانیها)

گرسنگی پذیرایی مقدس خدا!

در خبر داریم که در زمان یکی از پیامبران گذشته ، سه نفر از مومنین در مسافرتی در محلی شب گیر شدند، و راه به جایی نبردند، نه محلی برای استراحت ونه قوت و غذائی. بالاخره یکی از آنها گفت : من اینجا  یک آشنای دوری دارم می روم شاید بتوانم امشب سربار او شوم . دیگری هم فکر کرد و یادش آمدی همکار اینجا دارد، گفت می روم شاید بشود امشب را مهمان او بشوم ،سومی هرچه فکرکردچیزی به یادش نیامد . گفت ما هم می رویم مسجد و مهمان خدا می شویم . فردا صبح که آمدند تا سفر را ادامه دهند، آن دو نفر هر کدام از خوبی های طعامی که دیشب خوردند و از نوع پذیرایی ها صحبت کردند ولی سومی گفت:حقیقتش ما مهمان خدا شدیم ولی تا صبح گرسنگی کشیدیم . به پیامبر آن زمان ندا رسید برو و به این مومن بگو حقیقتاً ما میزبانی تورا پذیرفتیم ، و پذیرفتیم که تو مهمان ما باشی ، ولی هر چه گشتیم خورشت و طعامی بهتر از«گرسنگی» نبود که با آن از تو پذیرایی  کنیم  یعنی گرسنگی یک پذیرایی مقدس است و برای همین هم طعام رمضان گرسنگی است و نتیجه این گرسنگی «قرآن»است . سفره گرسنگی را پهن می کنند تا قرآن را به قلب ها برسانند ، آن وقت آیا می شود گرسنگی را چیزی نگرفت و به سادگی از آن گذشت ؟؟؟ یکی از عرفا به شاگردش می گوید : « نفس خود را از چه می ترسانی ، می ترسی گرسنه بمانی ؟ مترس ، زیرا تو در نزد خدا خوار تر از آنیکه تو را گرسنه دارد، خداوند محمد(ص) و یارانش را گرسنه داشت» بزرگی می گوید:«هرگزنشد سیرشوم و معصیتی مرتکب نشوم و یا قصد معصیت نکنم». شایدگمان کنیم که ما چنین نیستیم که سیری موجب معصیت برایمان شود، آخر مگر ما قلبمان را می شناسیم؟؟؟ آن بزرگانی که این را می گویند ، لایه لایه ی تار های قلبشان را می شناسند ، می فهمند کجا و چه طوری هستند ، دانه دانه نفس هایشان را می توانند تفسیر کنند.

روزه دریچه ای به عالم معنا« استاد طاهرزاده»

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد